معاملات با فرکانس بالا (HFT) چیست؟
شرکت مهد سرمایه در خدمت شماست با مقالهای کامل در مورد HFT یا همان معاملات فرکانس بالا…
یک زمانی که از HFT خبری نبود، بازارهای سهام اینگونه بودند: مانیتورهای بزرگ روی دیوار در یک اتاق بزرگ و ستونهای اعداد که مرتب تغییر میکردند. یک عده هم ایستاده بودند و صدای همهمه گوش آدم رو پر میکرد و یکی داد میزد خریدم، یکی داد میزد فروختم!
اما این صحنه دیگه این روزها وجود نداره! همان اتاقها با همان مانیتورها هستند. اما، تعداد افرادی که همیشه سرپا بودند، خیلی خیلی کم شده است! تریدرها دیگر در خانه یا در محل کار فعالیت دارند. کامپیوترها نقش پررنگی این وسط ایفا میکنند. این کامپیوترها هیچوقت خسته نمیشوند، تعطیلات نمیخواهند، و نیازی هم نیست همیشه بالای سر آنها باشیم!
کمکم به HFT نزدیک میشویم…
این کامپیوترها با پلتفرمهای معاملاتی کار میکنند، و بر اساس محاسبات ریاضی که به آنها الگوریتم میگوییم، بازار را ارزیابی میکنند. و میشود بهصورت خودکار یا نیمهخودکار، کار خرید و فروش سهام را با این کامپیوترها انجام داد.
بعضی از این برنامهها خیلی ساده کار میکنند. اگر قیمت بالاتر از یک حدی رفت، خرید کن. اگر پایینتر آمد، بفروش! اما بعضیهای دیگر چندین دستور را همزمان دریافت و اجرا میکنند و نسبتاً پیچیده هستند. اما، در مقایسه با کامپیوترهایی که کار معاملات HFT را انجام میدهند، این سیستمها تقریباً هیچ به حساب میآیند!
برنامههایی که روی این کامپیوترها نصب میشوند، میتوانند با سرعت دیوانهکنندهای پیچیدهترین استراتژیهای معاملاتی را اجرا کنند. ما اصلاً تصور آن را هم نمیتوانیم بکنیم! این کامپیوترها در واقع با هم رقابت میکنند و برای اینکه قافیه را نبازند، بایستی همیشه منعطف، سریع، و بهروز باشند!
چیزی که قبلاً روزها و ماهها طول میکشید، اکنون ظرف ثانیه، میلیثانیه یا میکروثانیه انجام میشود. HFT کارها فقط با بخش خیلی کوچکی از بازار کار دارند، اما سودی که میخواهند بدست بیاورند، بینهایت بزرگ هست!
HFT چیست؟
استراتژی معاملاتی HFT خیلی سادهست… تا جایی که میشه سریع و تا حد امکان هرچقدر که میتونی معامله کن!
تریدرهایی که با معاملات فرکانس بالا سر و کار دارند، سود کمی از معامله میگیرند، اما همین سودهای کم، پس از انباشته شدن، و در مقیاس بزرگ، به میلیاردها دلار میرسد!
برای اینکه این اتفاق رخ دهد، نرمافزارهای HFT باید در حد میلیثانیه، سریعتر از همدیگر عمل کنند. و برای اینکه این سرعت رو داشته باشیم، باید به بازار نزدیک بشویم. وقتی میگوییم نزدیک بشویم، یعنی از لحاظ فیزیکی، هرچقدر طول کابل ما تا سرورهای اصلی کمتر باشد، دادهها زودتر منتقل میشوند و همهی اینها در حد میلیثانیه هست.
یک مثال… قیمت یک کالا کمکم بالا میرود و از آنجایی که سیستمهای HFT زودتر از بقیهی سیستمها از این موضوع خبر دارند، پس HFT کارها فرصت این را دارند که بهعنوان اولین نفرها به این افزایش قیمت پاسخ بدهند و قبل از کاهش دوبارۀ قیمت، سود خودشان را کسب کنند.
مزایا و معایب معاملات با فرکانس بالا (HFT)
بعضی از تحلیلگرها میگویند این سیستم باعث افزایش نقدینگی در بازار میشود و افزایش نقدینگی یعنی بازار بهتر و همیشه در دسترس. با این حال، HFT کارها همیشه در بازارهایی وارد میشوند که از قبل نقدینگی خوبی دارند. اگر وضعیت نقدینگی جالب نباشد، خیلی ساده پایشان را پس میکشند و این میتواند برای بازار بحران ایجاد کند!
گروهی نیز اعتقاد دارند که این سیستم باعث آسانتر شدن قیمتگذاری در بازار میشود. زیرا نوسان قیمت کم شده، اما تمام این نظریههای HFT، بعضیوقتها خلاف این رفتار میکنند و تاثیر آنها بر بازار برعکس است.
تریدرهای عادی هیچگاه نمیتوانند سرعت HFT را داشته باشند، چون اولاً همه پول ندارند که الگوریتم HFT را تهیه کنند. دوم اینکه نزدیک بودن فیزیکی به بازار و سرورهای آن برای همه ممکن نیست! به همین دو دلیل، تریدرهای عادی همیشه عقبتر از HFT کارها هستند و برتری اطلاعاتی HFT کارها همیشه آنها را برنده میکند.
نکتهی بعدی این است که تریدرهای کلاسیک علاوه بر کارمزد معاملات خودشان، کارمزدی هم بابت HFT پرداخت میکنند. دلیل آن این است که معاملات HFT لابهلای معاملات بازار قرار میگیرند.
نکتهی بدتر اینکه، که سیستم پیشرفتۀ و سرعت بسیار بالای HFT باعث شده که خیلی از تریدرهای HFT بازارهای دیگر را دستکاری کنند. تریدرهای عادی را فریب بدهند، که این باعث بههم خوردن بازار میشود. همیشه سریعتر و جلوتر از بقیه بودن کار سختی است. اما میشود سایرین را عقب نگه داشت.
روش کار معاملات با فرکانس بالا (HFT)
روش کار به این صورت است که از طریق Quote یا همون اعلام قیمت، HFT کارها هزاران Quote مهم را در بازار ثبت میکنند و این باعث ایجاد سیلی از اطلاعات میشود و هنگام فیلتر کردن اطلاعات غیرمهم، سایر برنامهها که سرعت کمتری دارند، در حد چند میلیثانیه عقب میمانند و اطلاعات ارزشمند را از دست میدهند!
Spoofing؛ بلای جان بازارها!
یک روش دیگر اِسپوفینگ (Spoofing) نام دارد که به لطف سرعت بسیار بالا، برنامۀ معاملاتی درخواستهای خرید با قیمت بسیار بالا را در بازار عرضه میکند. این درخواستها را میتوان خیلی سریع قبل از اینکه کسی آنها را بگیرد، لغو کرد. این قیمتها را بقیۀ افراد میبینند و توهمی به وجود میآید که قیمت افزایش پیدا کرده و این سهم یا کالا ارزش بیشتری دارد و مشتری برای آن سهم زیاد هست. همین باعث بالا رفتن قیمت میشود.
HFT کارها از قبل آن سهم را به قیمت پایین خریداری کردهاند و تریدرهای عادی با افزایش قیمت و خرید آن سهم باعث بالا رفتن قیمت میشوند و HFT کارها سهمشان را به قیمت بالا فروخته و سود خوبی به جیبشان واریز میشود!
ریسکهای سیستم معاملاتی HFT
در این بین، ریسکهایی هم وجود دارد. کامپیوترهایی که با الگوریتمهای HFT کار میکنند، سیستم بسیار پیچیدهای دارند و برنامهنویسان HFT این موضوع را تایید کردهاند که به دلیل سرعت بالا و پیچیدگی خود الگوریتم، امکان ردگیری کارها وجود ندارد و البته این برنامهها هیچوقت ۱۰۰ درصد کامل نیستند.
این کامل نبودن باعث میشود دو برنامه با هم تداخل داشته باشند و این تداخل مشکلساز است. هر دو برنامه مرتب به هم واکنش نشان میدهند و در یک دور بیانتها گیر میکنند. این وسط به دلیل سرعت بالا کاری از دست انسان بر نمیآید.
تمام این ریسکها و مشکلات به ضرر اکثر تریدرهای بازار است و این مشکلات در برابر منافع، اصلاً ارزش پذیرش ندارند! علاوه بر اینها، تبعات HFT میتواند برای اقتصاد بسیار خطرناک باشد.
مثالی از ضررهای HFT
ریزش بازار در سال ۲۰۱۰ که ظرف چند دقیقه بازار آمریکا به مرز نابودی رسید. این اولین باری بود که چنین ریزشی در بازار مشاهده شد. از آن زمان به بعد بارها این ریزشها در بازارهای مختلف دیده شدند!
حتی بازار آلمان علیرغم ادعای خودش مبنی بر در امان بودن از این ریزشها، در اوایل ۲۰۱۴ چنین داستانی را تجربه کرد.
متاسفانه پیشرفت تکنولوژی و کامپیوتریشدن کارها باعث شده شاهد دستکاریها و ضررهای زیادی در بازارهای مالی باشیم و همهی اینها را میتوان تقصیر HFT و سرعت بسیار بالای آن انداخت.
جلوگیری از ضرر در معاملات با فرکانس بالا (HFT)
در بهار سال ۲۰۱۴ برای مقابله با این خطرات، در اروپا قوانینی تصویب شد.
برای مثال اگر بازار دچار ریزش شدید یا همان کِرش بشود، موقتاً امکان معامله کردن نیست. ریزش بازار را نمیشود متوقف کرد اما میشود شرایط را طوری مدیریت کرد که ضررها به حداقل برسند. افزایش اندازۀ تیک بازار مورد بعدی بود. تیک، کوچکترین واحد تغییر در بازار است و افزایش مقدار تیک باعث میشود قیمت تغییر کمتری داشته باشد.
اما متاسفانه یک سری موارد هنوز هم در بازارها وجود دارند و تصمیمی برای آنها گرفته نشده است. دلیل این موضوع این هست که منافع زیادی از طریق HFT نصیب گردانندگان اصلی بازار میشود.
اولین مورد این است که شما میتوانید نزدیک سرورهای بازار سیستمی را تعبیه کنید و اطلاعات بازار را داشته باشید. در واقع سرعت دریافت اطلاعات شما بالا رفته و تا زمانی که در دریافت اطلاعات بحث سرعت مطرح باشد، مشکلات و ناعدالتیها هم وجود خواهند داشت.
برای اینکه شرایط برای تمام تریدرها در بازار عادلانه باشد، بهتر است دسترسی تریدرها به سرورهای بازار را از بین ببریم.
مورد دیگر این است که نظارتی بر اعلام قیمت یا همان Quoteها وجود ندارد و کسی نمیتواند جلوی این مسئله را بگیرد.
راهکار نهایی
راه حل این است که برای لغو سفارشها محدودیت یا قوانینی وضع، یا اینکه حداکثر زمان تعریف شود. پارلمان اروپا ۵۰۰ میلیثانیه را برای ماندگاری سفارشات پیشنهاد داد، اما این طرح موفق نبود. اگر قانون درستی برای این موضوع وضع شود، جلوی Spoofing و Quote Stuffing گرفته میشود و در عوض شرایط ایدهآل برای تمام تریدرها مهیا میگردد. قیمتگذاری به حالت عادی برمیگردد و دیگر شاهد کِرش بازار نیستیم.
میشود قوانینی برای HFT وضع کرد:
اول اینکه قانونی برای نگه داشتن یک سهام یا کالا یا دارایی تعریف شود. به این معنی که نتوان آن سهم را بلافاصله بعد از خریدن، فروخت. این کار باعث میشود HFT کارها نتوانند خودشان را بین تراکنشهای بازار مخفی کنند. و مورد دوم اینکه باید برای HFT مالیات مناسبی در نظر گرفت. بهطوری که از لحاظ سود، در نهایت و پس از کسر مالیات صرفۀ اقتصادی وجود نداشته باشد.
کلام آخر
مزایای HFT بیش از حد بزرگنمایی شدهاند در حالی که معایب آن باعث مشکلات زیادی شده است. موضوع این نیست که جلوی ترید کردن با سرعت بالا یا جلوی کامپیوترها را بگیریم. بلکه باید طوری کار کنیم که به ضرر جامعه نباشد.
اگر بخواهیم تکنولوژی را با خودمان همراه کنیم، تا به ضرر ما نباشد و ما را اذیت نکند، باید با قوانین مناسب، استفاده از آن را محدود کنیم. این تنها راه حل است.