دستیابی به اعتماد در عصر دیجیتال

اعتماد و کسب و کار در عصر دیجیتال

فهرست مطالب

اعتماد در کسب و کار

اعتماد در کسب و کار بدین معناست که انتظار می رود که طرف مقابل بر طبق چهار اصل درستکاری یعنی : صداقت، ملاحظه، مسئولیت و شفافیت رفتار نماید.

  1. صداقت تنها یک مسئله اخلاقی نخواهد بود، بلکه تبدیل به مسئله ای اقتصادی نیز شده است. از این جهت سازمان ها برای ایجاد روابط اعتماد آمیز با کارکنان، شرکا، مشتریان، سهامداران و عامه مردم، باید در ارتباطات خود صادق، دقیق و کامل باشند. نباید هیچگونه دروغگویی از طریق حذف یا ابهامی از طریق پیچیدگی کلام وجود داشته باشد.
  2. ملاحظه در کسب و کار غالبا به معنی تبادل عادلانه سود یا ضرریست که طرفین با حسن نیت آن را بدست آورده اند. اما اعتماد نیازمند قائل شدن یک احترام حقیقی برای منافع، تمایلات یا احساسات دیگران نیز می باشد و این که طرفین می توانند با حسن نیت و تفاهم نسبت به هم کار کنند.
  3. مسئولیت به معنای برآورده کردن تعهدات نسبت به ذی نفعان و وفادار ماندن نسبت به آنان است. افراد و نهادها باید نشان دهند که به تعهدات خود پایبند خواهند بود و به تعهداتی که نتوانسته اند عمل نمایند، اقرار دارند که این کار ترجیحا با تأیید خود ذی نفعان یا متخصصان مستقل خارجی انجام می شود. مسئولیت نباید به گردن کسی دیگر انداخته شود و یا دیگران را در آن مقصر دانست.
  4. شفافیت به معنای انجام هر عملی به روشنایی روز است. اگر مردم فکر کنند که آنها چیزی را پنهان می کنند، این نشانه شفافیت اندک است و منجر به عدم اعتماد خواهد شد. مسلم است که شرکت ها دارای حقوق قانونی برای مبادله اسرار و سایر اشکال اطلاعات مالکیت دارند. اما زمانی که نوبت به ذی نفعان می رسد، شفافیت فعالانه در به دست آوردن اعتماد بسیار مهم خواهد بود. به عوض اینکه برای کسب موفقیت ظاهر زیبایی داشته باشید، باید کاملا بی پرده باشید.

قانون اعتماد در کسب و کار

اعتماد در کسب و کار و سایر نهادها، قانونی است که تقریبا همه وقت صادق است. اعتماد سنجی، شرکت روابط عمومی ادلمن در سال ۲۰۱۵، نشان می دهد که اعتماد در نهادها و خصوصا در شرکت ها افت پیدا کرده و به سطح بسیار پایین دوران بحران اقتصادی بزرگ در سال ۲۰۰۸ رسیده بوده است.

ادلمن ذکر کرد که حتی صنعت فناوری که زمانی نفوذ ناپذیر بود، و هنوز هم قابل اعتماد ترین بخش کسب و کار است، برای اولین بار دچار کاهش هایی در اغلب کشورها شده است. مدیران عامل و مقامات رسمی حکومتی در سطح جهان همچنان کم اعتبار ترین منابع اطلاعات هستند و فاصله زیادی از متخصصان دانشگاهی یا صنعتی دارند.

به طور مشابه، گالوپ در نظرسنجی سال ۲۰۱۵ خود در ارتباط با اعتماد در نهادها، گزارش داد که «کسب و کار» در میان پانزده نهاد اندازه گیری شده در مرتبه چهاردهم است و کمتر از ۲۰ درصد از پاسخ دهنگان ذکر کردند که دارای سطوح قابل توجه یا بالای اعتماد هستند.

در دنیای پیش از بلاک چین، اعتماد در تراکنش ها از افراد، واسطه ها یا سایر سازمان هایی که به درستی کار می کردند، ناشی می شد. از آنجایی که غالبا نمی توانیم طرفین مقابل خود را بشناسیم، چه برسد به آنکه از درستکاری آنان آگاه باشیم، مجبوریم که به اشخاص ثالثی تکیه نماییم که نه تنها بیگانگان را تأیید می کنند، بلکه سوابق تراکنش ها را هم حفظ می کنند و منطق کسب و کار و تراکنش را اجرا می کنند و موجب بالا رفتن قدرت تجارت آنلاین می شوند.

این واسطه های قدرتمند، (بانکها، دولت ها، پی پال، ویزا، اوبر، اپل، گوگل و سایر مجموعه های تجاری بزرگ) قسمت اعظمی از ارزش را به دست می آورند.

 

دستیابی به اعتماد در عصر دیجیتال

 

اعتماد در دنیای بلاک چین

در دنیای نوظهور بلاک چین، اعتماد از شبکه و حتی از اجزاء درون شبکه ناشی می شود. فناوری های جدید به نحوی مؤثر اعتماد را حتی به اشیاء فیزیکی نسبت می دهند. اگر یک شیء چه یک حسگر یا یک برج مخابراتی، یک لامپ برق یا یک مانیتورینگ قلب، برای خوب عمل کردن یا درست خدمت رسانی کردن مورد اعتماد نباشد، به طور خودکار از سوی اشیاء دیگر کنار گذاشته خواهد شد.

دفتر کل به خودی خود اساس اعتماد را بوجود آورده است. برای واضح کردن مسئله باید گفت که اعتماد به خرید و فروش کالاها و خدمات و نیز به یکپارچگی و محافظت از اطلاعات اشاره دارد و نه به اعتماد در تمام جنبه های کسب و کار. شرکت هایی که برخی یا تمام تراکنش های خود را با استفاده از بلاک چین انجام می دهند، از یک افزایش اعتماد در قیمت سهام برخوردار می شوند.

سهامداران و شهروندان انتظار خواهند داشت که تمام شرکت های کسب و کار عمومی و سازمان هایی که بودجه آنها از پول مالیات دهندگان تأمین می شود، حداقل خزانه داری های خود را در بلاک چین اجرا نمایند. به دلیل افزایش شفافیت، سرمایه گذاران قادر خواهند بود تا مشاهده کنند که آیا یک مدیر عامل، لایق پاداش بزرگی که دریافت کرده، بوده یا خیر.

قراردادهای هوشمندی که در بلاک چین منعقد می شوند، نیازمند آن خواهند بود که طرفین مقابل به تعهدات خود عمل کنند و رأی دهندگان قادر به مشاهده این امر خواهند بود که آیا نمایندگان آنها صداقت دارند و با درستکاری مالی کار می کنند یا خیر.

بازگشت اینترنت در دنیای صنعتی

بسیاری از مردم امیدوار بودند اینترنت که تجسم آن در شبکه جهانی وب است، دنیای صنعتی را که در آن قدرت در دست عده محدودیست و بالا رفتن از ساختارهای قدرت دشوار و واژگون کردن آن حتی دشوار تر هم هست، مختل خواهد کرد.

بر خلاف رسانه های قدیمی که توسط نیروهای قدرتمند تمرکز یافته و کنترل می شدند، و کاربران در آن نقشی نداشتند، این رسانه جدید توزیع شده و بی طرف بود و همه به عوض یک دریافت کننده منفعل، یک شرکت کننده فعال بودند. هزینه کم و ارتباطات انبوه همتا به همتا در اینترنت به تضعیف سلسله مراتب های سنتی و به ورود شهروندان جهان در حال توسعه به اقتصاد جهانی، کمک خواهد کرد.

ارزش و شهرت از کیفیت مشارکت و نه از موقعیت های شخصی ناشی خواهد شد. برای مثال اگر شما در کشور هند باهوش و سخت کوش باشید، شایستگی شما موجب شهرتتان خواهد شد. دنیا مسطح تر، شایسته سالار تر، انعطاف پذیرتر و سیال تر خواهد شد. از همه مهم تر آنکه فناوری در موفقیت همه سهمی خواهد داشت و تنها ثروت را برای عده معدودی به ارمغان نخواهد آورد.

برخی از این رؤیاها به واقعیت پیوست و همکاری های جمعی عظیم مانند ویکی پدیا، لینوکس و گالاکسی زو به وجود آمده اند. برون سپاری و مدل های کسب و کار شبکه ای شده مردم دنیای در حال توسعه را قادر ساخته تا مشارکت بیشتری در اقتصاد جهانی داشته باشند. امروزه دو میلیارد نفر به عنوان همتایان اجتماعی با هم همکاری می کنند.

اما مشخص شد که قدرت های متمرکز در کسب و کار و دولت، معماری دموکراتیک اولیه اینترنت را مطابق تمایل خود تغییر داده اند. اکنون مؤسسات عظیم این وسیله جدید تولید و تعامل اجتماعی؛ زیرساخت اصولی آن؛ گنجینه عظیم و رو به رشد داده های آن؛ الگوریتم هایی که به نحوی روزافزون بر کسب و کار و زندگی روزمره تسلط پیدا می کنند؛ و توانایی های فوق العاده نوظهور آن از قبیل یادگیری ماشین و وسایل نقلیه خودکار و مستقل، را کنترل می کنند و به تملک خود در می آورند.

از دره سیلیکون و وال استریت گرفته تا شانگهای و سئول، این اشرافیت جدید از مزیت خود برای بهره گیری از این خارق العاده ترین فناوری که تاکنون ابداع شده تا به مردم به عنوان بازیگران اقتصادی قدرت ببخشد، استفاده می کنند تا ثروت های عظیم به دست آورده و قدرت و نفوذ خود بر اقتصادها و جوامع را تحکیم کنند.

 

دستیابی به اعتماد در عصر دیجیتال

 

نگرانی در ارتباط با اینترنت

بسیاری از نگرانی های مربوط به جنبه های منفی اینترنت که توسط پیشگامان اولیه دیجیتال مطرح شده بود، اکنون به واقعیت پیوسته است. ما در تولید ناخالص داخلی رشد داشته ایم اما از رشد شغلی مناسب در بیشتر کشورهای در حال رشد برخوردار نبوده ایم. ما تولید ثروت رو به رشد و نابرابری اجتماعی رو به رشد داشته ایم.

پیامد این امر این است که قدرت اقتصادی محدودتر، متمرکزتر و تثبیت شده تر شده است. به جای آنکه داده ها به نحوی گسترده تر و دموکراتیکتر توزیع شود، احتکار می شوند و توسط نهادهای کمتری مورد بهره برداری قرار می گیرند، و این نهادها غالبا از داده ها برای کنترل و کسب قدرت بیشتر استفاده می کنند. اگر بتوانید داده ها و قدرت همراه آنها را انباشته کنید، می توانید با تولید دانش اختصاصی موقعیت خود را مستحکم تر نمایید.

ضمنا، «شرکت های بزرگ دیجیتال» قدرتمند مانند آمازون، گوگل، اپل و فیس بوک (که همه آنها زمانی شرکت های نوپای اینترنتی بودند) در حال ضبط گنجینه های عظیم داده هایی هستند که شهروندان و نهادها تولید می کنند و غالبا آنها را در مقابل ارائه خدمت وب در انبارهای داده اختصاصی ذخیره می کنند. با اینکه آنها ارزش های عالی برای مصرف کنندگان تولید می کنند، یک پیامد این امر این است که داده ها در حال تبدیل شدن به رده جدیدی از دارایی هستند. رده ای که ممکن است رده های دارایی قبلی را واژگون کند. یک مسئله دیگر تضعیف مفاهیم قدیمی حریم خصوصی و استقلال فردیست.

انواع حکومت ها از اینترنت برای بهبود عملیات و خدمات خود استفاده می کنند، ولی آنها هم اکنون از این فناوری برای نظارت و حتی سوءاستفاده از مردم بهره می گیرند. در بسیاری از کشورها حتی کشورهای دموکراتیک، حکومتها از فناوری های ارتباطات برای جاسوسی کردن در مورد مردم، تغییر عقاید عمومی پیشبرد منافع کوته نظرانه خود، تضعیف حقوق و آزادی ها و به طور کلی باقی ماندن در مسند قدرت استفاده می کنند.

اشتراک گذاری

با نظر سنجی به ما کمک کنید تا بهترین محتوا را برای شما آماده کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *