پول و ناگفته‌ها؛ چگونه از هیچ، ثروت بسازیم؟

فهرست مطالب

پول و ناگفته‌ها

در این مطلب قصد داریم برخی از ناگفته‌های پول، این کاغذ ارزشمند، را با هم بررسی کنیم. اگر یک دایره را برابر ۱ میلیون دلار در نظر بگیریم، آن دایره به‌تنهایی ۱ میلیون دلار را نشان خواهد داد. حال اگر ۱۰ دایره داشته باشیم، یعنی ۱۰ میلیون دلار داریم. و اگر ۱۰۰ دایره کنار هم قرار بگیرند، ۱۰۰ میلیون دلار در دستان ما است. اما ۱ میلیارد دلار چطور؟ قطعاً نیاز به ۱۰۰۰ دایره کنار هم داریم.

اما آقای جف بیزوس (Jeff Bezos)، مالک کمپانی آمازون، ۱۱۷٫۳ برابر این هزار دایره، ثروت دارد. در نقطۀ مقابل هم شما قرار دارید. احتمالاً الان سر کار هستید. کاری که برای آن در دانشگاه درس خوانده‌اید و اکنون آن را دارید. شاید پس‌انداز زیادی نداشته باشید. هزینه‌های زندگی شما بسیار بالاست!

به‌طرز خنده‌داری دخل و خرج شما جور در نمی‌آید. احساس می‌کنید که به اندازۀ حق خودتان درآمد ندارید. احتمالاً اقساطی دارید که باید پرداخت کنید.

شاید هم دانش‌آموز یا دانشجو باشید. درس می‌خوانید به امید اینکه در آینده کار خوبی پیدا کنید و از طریق آن به درآمد خوبی برسید. پول و ثروت شاید برای شما یک رویای دور باشد.

از خود پرسیده‌اید؟

چطور ثروتمندان به این همه ثروت رسیده‌اند؟

تمام آن‌ها ثروتمندان، آن‌هایی که سن کمی دارند… حرص آدم را درمی‌آورند. آن‌ها شانس دارند، رابطه دارند، ثروتمند به دنیا آمده‌اند. ولی من شانس ندارم. من به آن‌ها نمیرسم. من نمی‌توانم ماشین موردعلاقه‌ی خودم را داشته باشم یا دور دنیا سفر کنم.

تمام این‌ها، شما را به این سو می‌برند که این یک بازی یک‌طرفه است و شما در سمت بازنده‌ها قرار دارید.

اما اگر من به شما بگویم اشتباه می‌کنید، آنوقت چطور؟ راهی برای پولدار شدن هست. فرمولی که شما را ثروتمند می‌کند. فرمولی که در پس آن علم نهفته است.

من به شما می‌گویم که برای رسیدن به پول مسیری هست که می‌توان آن را پیمود. تا انتها بمانید و ببینید حرف‌هایی که زده می‌شود، دروغ هستند یا راست. شاید الان بگویید دروغ است، اما تا انتهای این مطلب خیلی زمان از شما گرفته نمی‌شود.

 

پول و ناگفته‌ها؛ بخش اول

این مسیر، مسیر سختی است که خیلی‌ها آن را تا انتها نمی‌روند. اما آن‌هایی که می‌روند، راحتی و ثروت منتظرشان است. دیگر نگران پول یا اقساط نیستند. دیگر دغدغه‌ی مالی ندارند. اما بدانید این مسیر پر از چالش‌های مختلف است.

در مدرسه، یا در جامعه خیلی‌ چیزها را هرگز به ما نگفته‌اند.

در مورد پول چه تفکری دارید؟

برای پول تلاش می‌کنید؟ یا اینکه پول خودش می‌آید؟ یا اینکه ثروت ذاتی است، نه اکتسابی؟ آیا به پول علاقه دارید؟ آیا تمام عمر دنبال آن بودید؟

تمام این‌ها در درجۀ اول به تعلیمات و محیطی که در آن بزرگ شده‌اید، برمی‌گردد. اگر در خانواده‌ای رشد کرده باشید که ثروت چندانی نداشته است، احتمالاً این طرز فکر را دارید که شما هم در آینده ثروتمند نخواهید شد.

در مدرسه نیز آموزش درستی در خصوص پول و اهمیت آن به شما نداده‌اند. برای همین تفکر بسیاری از شما در مورد پول، از اساس اشتباه است. می‌خواهیم به شما کمک کنیم تا تفکر خود را در مورد پول اصلاح کنید.

 

پول و ناگفته‌های هالیوودی

در هالیوود، همیشه و حتی در فیلم‌های بزرگ، پولدارها به‌عنوان آدم‌های بد و شرور، اکثراً فاسد و خلافکار، و فاقد هر نوع عواطف انسانی معرفی شده‌اند.

در همین حال، یکی از مطالعات انجام‌شده در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که بیشتر افراد ثروتمند دنیا—آن‌هایی که بیش از ۳۰ میلیون دلار ثروت دارند—اکثراً ثروتمندان خودساخته هستند.

وارن بافت، میلیونر خودساخته است. هووارد شولتز (صاحب استارباکس) در فقر کودکی خود را گذارنده است. اُوپرا وینفری هم در فقر مطلق متولد شده است. جف بیزوس، میلیونر خودساخته است. ایلان ماسک، سارا بلیکلی، و بسیاری دیگر از افراد همگی میلیونرهای خودساخته هستند.

سوال اینجاست گه این افراد چه چیزی را می‌دانند که شما نمی‌دانید؟ جواب این است که معادلات شما اشتباه هستند.

چیزی که در ذهن شما نقش بسته، این است که پول از حقوق حاصل از یک شغل به‌دست می‌آید. این  شغل هم حاصل تحصیلات و مهارت‌های شماست. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد.

اما بیشتر کسانی که این مطلب را می‌خوانند قصد دارند در کوتاه‌ترین زمان ممکن، بیشترین پول ممکن را به‌دست آورند. اگر هدف شما این است، پس این معادله اصلاً به درد شما نمی‌خورد.

اما شما یک گنج بی‌نظیر دارید که اگر از دست برود، دیگر قابل بازیابی نیست. زمان گنج شماست.

در شغل‌های معمولی، درآمد شما بر اساس زمان کاری محاسبه می‌شود. اگر شما۲۰ دلار به‌ازای هر ساعت درآمد داشته باشید، و ۴۰ ساعت در هفته کار کنید، تقریباً ۲۴ سال طول می‌کشد که به ۱ میلیون دلار برسید. البته اگر مالیات و هزینه‌های این ۲۴ سال را حساب نکنیم!

البته ۲۴ سال آینده، ۱ میلیون دلار قطعاً ارزش زمان حال را نخواهد داشت. شما تمام عمر خود را برای پول کار کرده‌اید. اما این پول حتی هزینه‌های جاری شما را هم تامین نخواهد کرد.

حالا سوال این است که این میلیونرها و حتی میلیاردهای جوان چگونه به این موفقیت رسیده‌اند؟ جواب این است که آن‌ها معادله‌ی بهتری داشته‌اند.

دست از تعقیب پول بردارید!

 

هیچگاه دنبال پول نروید. بلکه مشکلی را حل کنید تا پول سمت شما بیاید.

 

پول و ناگفته‌ها – بخش دوم

در جوامع سرمایه‌داری، به نسبت ارزشی که شما برای جامعه دارید، درآمد خواهید داشت. اما چه کسی این ارزش را مشخص می‌کند؟ مردم، قشر مصرف‌کننده، شما و دوستان شما ارزش‌گذاری را برعهده دارید. در واقع این شما هستید که می‌گویید چقدر ارزشمند هستید.

عده‌ای همیشه شکایت می‌کنند که چرا فوتبالیست‌ها بیش از استحقاق‌شان دستمزد دریافت می‌کنند؟ اما اول باید بازاری وجود داشته باشد گه در آن پول زیادی در جریان است. آنگاه می‌توان در درآمد حاصل از این بازار، میلیون‌ها دلار به بازیکنان فوتبال داد.

مردم باید ابتدا در بازار فوتبال ارزشی را ببینند تا حاضر باشند برای مسابقات و حواشی فوتبال پول خرج کنند. در بازار فوتبال تقاضا وحشتناک زیاد است. پس طبیعی است که نتیجه‌ی آن می‌شود دریافتی‌های نجومی از سمت بازیکنان بزرگ این بازار.

حقوق کسی که با زحمت فراوان شرکتی را نظافت می‌کند کمتر از حسابداری است که پشت میز راحت نشسته و کارش را انجام می‌دهد. چرا؟

زیرا بازار به ما می‌گوید که ارزش این نظافت‌چی نسبت به حسابدار بسیار پایین‌تر است. هرکسی می‌تواند نظافت کند، پس جایگزین برای او بسیار است. کار نظافت سخت نیست. پس، بازار می‌گوید که حقوق او باید خیلی کمتر از حسابدار باشد.

حسابدار سال‌ها زحمت کشیده است. او با توانایی‌ خودش هزاران دلار به نفع صاحب‌کار خود کار کرده است. مدت‌ها با اعداد و ارقام سر و کار داشته است. پس او ارزش زیادی دارد.

اما، موضوع این نیست. حتی با داشتن شغل خوب، باز هم نمی‌توان در ظرف مدت کوتاهی میلیون‌ها دلار به‌دست آورد.

چه چیزی باعث می‌شود ارزش افرادی مانند ایلان ماسک یا جف بیزوس تا این حد بالا برود؟

جواب به این سوال آسان است. اگر می‌خواهید ارزش شما روز به روز بالا برود، مشکلی را حل کنید.

 

پول و ناگفته‌ها – بخش سوم

برای مثال به همین آمازون نگاه کنید. آمازون تا کنون چه مشکلاتی را حل کرده است؟

اگر بتوانید یک مشکل میلیون دلای را برطرف کنید، قطعاً درآمد شما میلیون دلاری خواهد بود.

شرکت آمازون توانسته فرآیند خرید را به‌طور شگفت‌انگیزی آسان کند. از جستجو برای یافتن کالای مورد نظر، تا حمل و نقل آن درب منزل، و قیمت بهتر، و بسیاری از موارد دیگر.

به جف بیزوس نگاه کنید. او مالک چندین شرکت دیگر در کنار آمازون است که هرکدام مشکلی را حل کرده‌اند.

پس، مهمترین چیز، پیدا کردن یک مشکل و مهمتر از آن حل آن مشکل است. اگر این دو مورد را دارید، می‌توانید کسب و کاری در این حوزه راه‌اندازی کنید.

اما همین؟ آیا با همین کار پول به سمت ما سرازیر می‌شود؟

شاید بگویید من پول کافی ندارم، من کدنویسی بلد نیستم، من نمی‌توانم در حد و اندازه‌های فیسبوک باشم.

صبر کنید! شما باز هم دارید طبق الگوهای گذشته فکر و رفتار می‌کنید. این فکرها را کنار بگذارید.

به اطراف خود توجه کنید. به اطراف خود گوش کنید. چه چیزی مردم را اذیت می‌کند؟ مردم دوست دارند چه چیزی وجود داشته باشد؟ چه چیزی نبودش حس می‌شود؟ چه چیزی دردسرساز است؟

مشکل را پیدا کردید؟ آیا این مشکل جدی است؟ آیا می‌توانید این مشکل را حل کنید؟

قدم آخر در پول و ناگفته‌های آن، بحث مقیاس‌پذیری است. راه‌ حل شما چقدر مقیاس‌پذیر است؟ می‌خواهید یک رستوران تاسیس کنید؟ خیر، نهایت بتوانید شهر خودتان را تحت تاثیر قرار دهید. اما یک رستوران زنجیره‌ای مانند مک‌دونالد چطور؟ این قطعاً گزینه‌ی بهتری است.

کار شما چقدر مقیاس‌پذیر است؟ اگر مربی یوگا هستید و ساعتی ۱۰۰ دلار درآمد دارید، خیلی خوب است. اما در روز چه تعداد شاگرد می‌توانید داشته باشید؟ حال اگر همین کلاس را آنلاین و ۲۴ ساعته برگزار کنید، تقریباً محدودیتی در تعداد شاگرد نخواهید داشت.

اگر نرم‌افزاری را تولید می‌کنید که بدون نگرانی از بابت هزینه‌های حمل و نقل و کپی و تکثیر می‌توانید آن را در اینترنت به فروش برسانید، تبریک می‌گوییم. شما کار درست را پیدا کردید.‌

هیچگاه مقیاس‌پذیری را فراموش نکنید.

 

پول و ناگفته‌ها – بخش چهارم

اول اینکه، اگر کاری را می‌توانید برون‌سپاری کنید تا کس دیگری برای شما آن را انجام دهد، حتماً این کار بکنید. نباید خودتان را درگیر ده‌ها کار مختلف کنید. در غیر این صورت، مطمئن باشید افراد دیگری هستند که همزمان با شما، روی همان طرح شما مشغول کار هستند و قطعاً از شما سبقت می‌گیرند.

کارهایی مثل حسابداری، یا طراحی را می‌توان به خیلی از متخصصین این حوزه‌ها سپرد.

مورد بعدی این است که ببینید خدمات شما چقدر برای مردم در دسترس است. باید تا حد امکان در دسترس همه باشید. بازار به طرز فکر شما، یا سلیقۀ شما اهمیت نمی‌دهد! شما باید کار درست را با تیم درست، مدیریت درست و فرآیند درست انجام دهید.

تا دیر نشده، اقدام کنید.

بعد از کسب موفقیت، دو حالت وجود دارد. یا خودتان کسب و کار خودتان را ادامه می‌دهید. یا اینکه آن را می‌فروشید. همیشه هستند کسانی که راه حل شما را به قیمت‌های بسیار بالا بخرند.

مانند اینستاگرام که به فیسبوک با قیمت ۱ میلیارد دلار فروخته شد. یا پی‌پال که به eBay با قیمت ۱٫۵ میلیارد دلار فروخته شد. از این مبلغ ۱۶۵ میلیون دلار مستقیماً به جیب ایلان ماسک رفت.

البته شاید هیچگاه کسب و کار خود را نفروشید. شاید آنقدر عاشق کسب و کارتان باشید که نخواهید آن را از دست بدهید. درست مانند فرزند. یا اینکه می‌دانید در آینده قطعاً چیزی جدید به کسب و کار خود اضافه خواهید کرد و ارزش آن را بالاتر و بالاتر خواهید برد.

یا حتی ترکیبی از هر دو مورد. مهم این است که شما راه حلی را به بازار فروخته‌اید که ارزش بسیار زیادی دارد. گاهی‌ اوقات، بعد از کشف راه حل نیازی نیست کار خاصی انجام دهید و فقط در پشت صحنه تیم‌تان را مدیریت می‌کنید.

 

پول و ناگفته‌ها – بخش پنجم

برای یک سری از آدم‌ها، پول هیچگاه مسئله‌ی مهمی نیست. آن‌ها به خاطر عشق کار می‌کنند. کاری را انجام می‌دهند زیرا آن را دوست دارند. نگران وضع مالی، داشتن بهترین‌ خودروها، سفرهای دور دنیا، و موارد مشابه نیستند. آن‌ها فقط دوست دارند با عشق خودشان زندگی کنند.

شما چطور؟ گاهی وقت‌ها هیچ راهی نیست، مگر زندگی کردن به سبک سنتی. بیدار شدن، کار کردن، استراحت، چالش‌های زندگی، اندکی تفریح و دوباره روز بعد. شاید خیلی‌ها این سبک از زندگی را دوست داشته باشند. خیلی‌ها به این سبک عادت کرده‌اند.

برای این دسته از افراد، این مطلب شاید سرگرمی باشد و کمی دید آن‌ها را تغییر دهد. اما برای کسانی که دنبال تغییر هستند، این مطلب می‌تواند محرک قوی باشد. این سوال را خود شما باید جواب بدهید… آیا واقعاً زندگی فعلی خود را دوست دارید؟ یا اینکه دنبال تغییر دادن آن هستید؟ پاسخ این سوال با خود شماست.

یک چیز را باز هم تکرار می‌کنیم. هرگز دنبال پول نروید. بلکه دنبال حل مشکلی باشید که برای شما پول‌ساز است.

 

نتیجه‌گیری

در این مطلب برای شما در خصوص پول و تفکرات اشتباه در مورد آن صحبت کردیم. البته خیلی حرف‌ها مانده است. اما اگر جداً قصد دارید تغییری در زندگی خودتان ایجاد کنید، همین لحظه بهترین زمان برای شروع است.

موفقیت بدون شکست، بدون تلاش مجدد، بدون ضرر، به‌دست نمی‌آید. بسیاری از افراد به هزاران دلیل مختلف هرگز مسیر موفقیت را تا انتها نمی‌روند. اما آن‌هایی که به قله می‌رسند، هیچگاه دست از تلاش کردن برنداشته‌اند.

اگر به مطالعه علاقه دارید، می‌توانید آثار اِم. جِی. دِمارکو را مطالعه کنید.

در انتهای این مطلب باز هم تکرار می‌کنیم که هرگز دنبال پول ندوید. بلکه باید راه‌حلی را پیدا کنید. راه حلی که مشکلی را برطرف می‌کند. آنوقت می‌توانید به همان ۱۰۰۰ دایره یا حتی بیشتر برسید.

اشتراک گذاری

با نظر سنجی به ما کمک کنید تا بهترین محتوا را برای شما آماده کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *